در صورت تداوم نقدینگی به بورس با این تورم و خلق نقدینگی، و نبود بازار موازی خوب و پربازده، این قوانین نمی توانند جلوی رشد سهام خوب بازار و بورس را بگیرند / درماندگی سازمان بورس در مواجهه با سیل نقدینگی
در صورت تداوم نقدینگی به بورس با این تورم و خلق نقدینگی، و نبود بازار موازی خوب و پربازده، این قوانین نمی توانند جلوی رشد سهام خوب بازار و بورس را بگیرند / درماندگی سازمان بورس در مواجهه با سیل نقدینگی
این اواخر هر روز با قوانین عجیب و غریبی سهامداران دست و پنچه نرم می کنند. تا اینکه دیروز اعلام شد که قرار است از روز شنبه پیش رو، دامنه نوسان از 5 به 2% کاهش یابد.
این قوانین خلق الساعه باعث شد شوک بزرگی به جامعه سهامداران کشور وارد شود و موجب اعتراضات گسترده ای از سوی فعالان بازار و سهامداران، بخاطر آنچه که این قوانین خلق الساعه،بنوعی دستکاری در معاملات، و بر هم زننده ی ثبات بازار است، شده است.
در اینجا مطلبی به نقل از دنیای بورس می خوانیم که خالی از لطف نیست.
ابتدا باید با این سوال مطرح کرد که آیا کاهش دامنه نوسان بازار پایه دردی از این بازار دوا کرد و مانع از شکلگیری هیجان شد یا اتفاقا بر شدت هیجان افزود؟ از میانه شهریور این تصمیم اجرایی شد و با وجود شوک موقت اما یک رالی قدرتمند در ادامه شکل گرفت که کل بازار پایه را به محدوده حباب برد و رشدهای چند صد درصدی را برای سهام رقم زد.
کاهش دامنه نوسان به محدوده دو درصد موضوعی بود از چند روز قبل مطرح میشد ولی از چند ماه قبل قابل پیشبینی بود. در یک سیستم دولتی سیکل معیوبی معمولا شکل میگیرد که هر چند سال یکبار رونمایی میشود. تصمیم کنونی شباهت بسیاری به اوایل دهه 80 دارد زمانیکه مدیر وقت سازمان بورس درمانده از یافتن راهکاری برای توسعه بیشتر بازار راهحلهای خودساخ ته و دقیقا خلاف واقعیتهای جهانی را در پیش گرفتند و کار به جایی کشید که اجازه خرید به معاملهگران در مقطعی داده نمیشد. البته در سیستم صُلب اقتصاد کشور نباید انتظار معجزه از هیئت مدیره سازمان بورس داشت و این اساس مشخص بود که سرانجام کار به درماندگی مدیران بورسی در مواجهه با هیجان بازار سهام و تکرار اشتباهات گذتشه میرسد.
وقتی که مدیران سازمان بورس از کنترل هیجان نقدینگی در سهام متعلق به خودشان بورس، فرابورس، انرژی و کالا واماندهاند چه انتظاری از این افراد وجود دارد که بخواهند تصمیمی معقول اتخاذ کنند. زمانیکه در این سه نماد این مدیران میتوانستند مسیر افزایش سرمایه از صرف سهام را تسهیل کرده و به فکر به روز ساختن سیستم معاملات از این طریق باشند در حالیکه سهام جهشهای متوالی را تجربه میکرد نباید انتظار تصمیم منطقی در مواجه با کل بازار را داشت. در افزایش سرمایه از صرف سهام بنا است که به جای دردسر و مشکلات زیاد از انتشار حق تقدم سهام مازاد بر تعداد سهام اسمی در بازار به فروش برسد تا از این محل تامین مالی برای شرکت انجام شود و البته بدیهی است که مکانیزم به نوعی اعمال میشود که حق سهامداران پیشین ضایع نشود. .
آیا مدیران سازمان بورس و اقتصاد کشور هیچ به فکر تامین مالی منطقی شرکتها با چنین روشهایی در بورس بودند. آیا غیر از تصمیمات خودساخته هیچ نوع خلاقیتی که در حد و اندازه جهانی آن باشد میتوان در تیم مدیریت بورس متصور بود. بار دیگر تاکید میشود تمام انتقادات به سازمان بورس وارد نیست بلکه به کل اقتصاد کشور و به تفکر حاکم بازمیگردد. به عقیده یکی از منتقدان شریف اقتصادی کشور مشکل از تفکر است و نمیتوان با تغییر دادن لایههای پایینی انتظار تحول داشت و این تغییرات در نهایت به همان سیکل معیوب میرسد.
حال احتمالا دلیل این موضوع کاهش التهاب عنوان میشود اما اگر عرضههای اولیه نتوانند نقدینگی پرقدرت را جذب کنند باید گفت این موضوع اتفاقا هیجان را در معاملات سهام بیشتر میکند و فضا را برای تشکیل صف به عنوان عامل اصلی اوجگیری هیجان بیشتر و بیشتر میشود. احتمال تشکیل صف در دامنه نوسان دو درصدی چندین برابر 5 درصد است و باید به تصمیمگیرندگان بابت این تصمیم جهت هیجان بیشتر تبریک گفت. بر این اساس اگر اتفاق خاصی نیفتد و همچنین عرضههای اولیه پرقدرت انجام نشود تا بخش عظیمی از نقدینگی را به خود جذب کند (به گزارش «آیا ترمز بورس کشیده میشود؟») مراجعه کنید، حتی پس از یک شوک احتمالی، پیشبینی افزایش شدت هیجان را باید داشت.
منبع : کانال عرضه اولیه
پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت 10:39