ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
واگرایی، اصطلاحی است که در تحلیل تکنیکال به کار برده میشود.
واگرایی (به انگلیسی Divergence) زمانی اتفاق میافتد که قیمت یک دارایی در خلاف جهت یک اندیکاتور تکنیکال، مانند اسیلاتور، یا برخلاف سایر دادهها حرکت کند.
واگرایی هشدار میدهد که روند فعلی قیمت ممکن است در حال تضعیفشدن باشد و در برخی موارد ممکن است منجر به تغییر جهت قیمت شود.
واگرایی دو نوع مثبت و منفی دارد.
واگرایی مثبت بیانگر
امکان حرکتی بالاتر در قیمت دارایی و واگرایی منفی بیانگر امکان حرکتی پایینتر در دارایی است.واگرایی میتواند بین قیمت یک دارایی و تقریبا هر داده یا اندیکاتور تکنیکال یا فاندامنتال اتفاق بیفتد.
با این وجود، واگرایی اغلب توسط معاملهگران تکنیکال و هنگامی استفاده میشود که قیمت در خلاف جهت یک اندیکاتور تکنیکال حرکت کند.
واگرایی مثبت این سیگنال را میدهد که قیمت ممکن است بهزودی به سمت بالا حرکت کند. این مسئله هنگامی اتفاق میافتد که قیمت در حال نزول است اما یک اندیکاتور تکنیکال در حال صعود یا نشاندادن سیگنالهای صعودی است.
واگرایی منفی از احتمال کاهش قیمت در آینده حکایت دارد و هنگامی اتفاق میافتد که قیمت در حال بالا رفتن باشد اما یک اندیکاتور تکنیکال در حال افت یا نشاندادن سیگنالهای نزولی باشد.
به یاد بسپارید که همیشه نمیتوان منحصرا به واگرایی تکیه کرد زیرا گاهی سیگنالهای معاملاتی را در زمان مناسب ایجاد نمیکند. ممکن است در نمودار به مدت زیاد شاهد واگرایی باشیم بدون اینکه یک بازگشت قیمت اتفاق بیفتد.
واگرایی فقط در برخی مواقع وجود دارد و نمیتوان گفت در همه تغییر روندها، واگرایی در نمودار مشاهده شده است.
واگرایی در تحلیل تکنیکال نشاندهنده یک حرکت بزرگ در قیمت به سمت منفی یا مثبت است.
یک واگرایی مثبت هنگامی اتفاق میافتد که قیمت یک دارایی کف جدیدی ایجاد کند درحالیکه یک اندیکاتور، مانند جریان پول (money flow) شروع به صعود کرده است.
در مقابل، یک واگرایی منفی هنگامی اتفاق میافتد که قیمت یک سقف جدید ایجاد میکند اما اندیکاتور مورد تحلیل یک سقف پایینتر میسازد.
معاملهگران برای ارزیابی مومنتوم بنیادی قیمت یک دارایی و همچنین برای ارزیابی احتمال بازگشت قیمت از واگرایی استفاده میکنند.
بهعنوان مثال، سرمایهگذاران میتوانند از اسیلاتورهایی مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) در نمودار قیمت استفاده کنند.
اگر سهام در حال افزایش است سقفهای جدیدی ایجاد میکند، در حالت ایدهآل شاخص قدرت نسبی نیز به سقفهای جدید خواهد رسید.
اما اگر شاخص قدرت نسبی شروع به ایجاد سقفهای پایینتر کند هشداری خواهد بود مبنی بر اینکه روند صعودی قیمت احتمالا در حال تضعیفشدن است. به این شرایط، واگرایی منفی میگویند.
معاملهگر در این حالت تصمیم میگیرد که آیا از معامله خارج شود یا اینکه حدضرر مناسب را اعمال کند تا در صورت افت قیمت، متضرر نشود.
واگرایی مثبت وضعیتی برخلاف مورد ذکر شده در بالاست.
تصور کنید که قیمت سهام در حال ایجاد کفهای جدید است درحالیکه شاخص قدرت نسبی با هر نوسان در قیمت سهام کفهای بالاتری را به وجود میآورد.
سرمایهگذاران ممکن است به این نتیجه برسند که پایینترین کفها در قیمت سهام در حال ازدستدادن مومنتوم نزولی خود هستند و ممکن است بهزودی یک روند بازگشتی اتفاق بیفتد.
واگرایی یکی از رایجترین کاربردهای اندیکاتورهای تکنیکال، خصوصا هنگام کار با اسیلاتورهاست.
واگرایی زمان اتفاق میافتد که قیمت و اندیکاتور دو چیز مختلف به معاملهگر میگویند.
تائید (Confirmation) هنگامی اتفاق میافتد که اندیکاتور و قیمت، یا چندین اندیکاتور، به معاملهگر یک سیگنال مشخص بدهند.
در حالت ایدهآل، معاملهگران برای ورود به معاملهها و در زمان معامله به تائید احتیاج دارند.
اگر قیمت در حال افزایش باشد، معاملهگران تمایل دارند اندیکاتورهایشان این سیگنال را بدهند که قیمت احتمالا به حرکت خود ادامه خواهد داد.
همانطور که در مورد تمام اشکال تحلیل تکنیکال صادق است، سرمایهگذاران باید پیش از انجام معامله صرفا بر اساس واگرایی از ترکیبی از اندیکاتورها و تکنیکهای تحلیل برای تائید روند بازگشتی استفاده کنند.
واگرایی در تمامی بازگشت روندها اتفاق نمیافتد؛ بنابراین، از دیگر اشکال کنترل ریسک یا تحلیلهای دیگر باید در کنار واگرایی استفاده کرد.
همچنین، هنگامی که واگرایی رخ میدهد، به این معنا نیست که قیمت بازگشت خواهد داشت.
واگرایی ممکن است مدتی طولانی طول بکشد، بنابراین انجام معاملات صرفا بر اساس واگرایی، ممکن است به ضرر قابلتوجهی منتهی شود. زیرا احتمال دارد قیمت آنطور که انتظار میرود واکنش نشان ندهد.