معامله در هر بازاری اعم از ملک، طلا، ارز و… با ریسکهای متفاوتی همراه است. هر فرد تمایل دارد در بخشی سرمایهگذاری کند که امکان مدیریت ریسک معاملات در آن وجود داشته باشد تا بادید منطقی بتواند ریسک خود را به حداقل رسانده و با خیالی آسودهتر اقدام به سرمایهگذاری کنید. بورس اوراق بهادار یکی از بازارهایی است که به دلیل امکان مدیریت زیانهای احتمالی و برآورد علمی بازده، تمایل به سرمایه گذاری در آن، در سالهای اخیر توانسته توجه سرمایهگذاران بسیاری را به خود جلب کند.
به همین منظور هر سرمایهگذار باید آموزشهای مورد نیاز در حوزه معاملات بورس اوراق بهادار را فرا گرفته و توانایی تحلیل سهام شرکتهای مختلف را داشته باشد. با تسلط به این موضوع فرد میتواند صورتهای مالی شرکتهای مختلف را مطالعه کرده، روند قیمتها را در دورههای مشابه بررسی نموده و با نکاتی که در ادامه به آن پرداخته میشود، ریسک معاملات را به حداقل رساند.
یکی از نکات مهم در کاهش ریسک معاملات، شناسایی ریسکهای موجود در هر سرمایهگذاری (از جمله بازار اوراق بهادار) و اتخاذ روشهای کنترلی مناسب برای آنها است.از آنجا که ریسک معاملات بورسی به خودی خود از بین نمیرود لذا برای کاهش آن باید روش کنترلی مناسبی لحاظ کرد؛ از طرفی هر سرمایهگذار باید افق زمانی مشخصی را در سرمایهگذاری خود تعیین کند و بر اساس آن که ممکن است بلندمدت، میان مدت یا کوتاه مدت باشد، ریسکهای معاملاتی در بورس اوراق بهادار را به حداقل رسانید؛ به عنوان نمونه برخی از معاملهگران در راستای کاهش استرس و داشتن آرامش هرچه بیشتر، دیدگاه خود را با خرید سهام بنیادی و کم ریسک به میان مدت و بلند مدت تغییر میدهند، به این ترتیب سودی را در بلندمدت کسب خواهند کرد. اما در طرف دیگرمعاملهگرانی هستند که میخواهند در زمان کوتاه به بازدهی بالاتری دست پیدا کنند، بنابراین ریسک بیشتری را هم تحمل خواهند کرد. تعیین این افق زمانی که بر اساس ریسکپذیری افراد، متفاوت خواهد بود، به آنها کمک خواهد کرد که ریسکها را در بازه زمانی مورد نظر شناسایی و در جهت کاهش آن اقدام نمایند.
احتمال محقق نشدن پیشبینیها
برای شناسایی مناسب ریسکهای معاملاتی، ابتدا نیاز است که ماهیت ریسک برایمان هویدا شود؛ با توجه به این موضوع، ریسک، احتمال محقق نشدن پیشبینیهای هریک از معاملهگران است؛ به صورت کلی اگر تصمیم به خرید سهام شرکتی را داریم و بر اساس تحلیلهای خود، افزایش قیمت سهام را پیشبینی کنیم، در صورت افزایش قیمت سهام آن شرکت، ریسک معاملاتی کاهش یافته و نزدیک صفر خواهد شد. به عنوان نمونه اگر قیمت سهام شرکتی ۳۸۵ تومان باشد و ما افزایش قیمت ۳۰ تومانی را ظرف مدت زمان مشخصی برای این سهام پیشبینی کنیم، در صورت رسیدن قیمت سهام به ۴۱۵، ریسک معاملات ما به صفر رسیده است و بازده مورد انتظارمان بهطور کامل محقق شده است. اما در غیر این صورت با توجه به قیمت محقق شده سهم، سرمایهگذاری ما با ریسک معاملاتی همراه شده است. این موضوع نشان میدهد که در مدیریت و کاهش ریسک، پیشبینی صحیح نقش بسیار تأثیرگذاری دارد. اما لزوماً تمامی پیشبینیها منطبق بر واقعیت نخواهد شد و برای دست یافتن به سودی مناسب و چشمگیر باید توانایی پذیرش ریسک را داشته باشیم. بنابراین لازم است پیش از خرید یا فروش سهام هر یک از شرکتهای بورسی، تحلیل مناسبی از سهام آن شرکت را داشته باشیم.
یکی از ریسکهای مهم در معاملات بورسی، ریسک مالی است؛ برای مثال تصور کنیم که میخواهیم سهام شرکت “الف” را خریداری کنیم. اما در مطالعات خود متوجه میشویم که در ماههای اخیر آن شرکت به دلیل سوءمدیریت در بخش بازاریابی و شناخت ناصحیح از میزان تقاضای بازار در فرایند تولید و فروش با مشکل مواجه شده و برای کالاهای تولیدی خود، خریداری ندارد. با این تفاسیر پیشبینی میکنیم که ممکن است به زودی شرکت با مشکل نقدینگی مواجه شود و یا حتی در صورت ادامه روند اعلام ورشکستگی کند، لذا شاهد کاهش قیمت سهام آن خواهیم بود. البته این احتمال نیز وجود دارد که با تغییر استراتژی این شرکت بتواند این تهدید را به درستی مدیریت کرده و آن را به فرصتی برای رشد تبدیل نماید. بنابراین جمعآوری اطلاعات میتوانیم تصمیم درستی در مورد خرید یا فروش سهام بگیریم.
یکی دیگر از موارد مهمی که در معاملات بورسی همواره فعالیتهای سرمایهگذاران را تحتالشعاع قرار میدهد، نوسانات قیمت است؛ به طوری که تغییرات روزانه در قیمت سهام میتواند موجب فریب ما شود. به عنوان نمونه اغلب سرمایهگذاران تصمیم به فروش سهام شرکتی را میگیرند و سهام آن شرکت با کمبود تقاضای خرید و افزایش عرضه مواجه میشود و قیمت سهام آن شرکت کاهش پیدا میکند؛ به عبارت دیگر صف فروش در تابلوی معاملات بورسی شکل میگیرد. این درحالی است که توجیه منطقی برای این فروش وجود ندارد و ممکن است بخاطر این باشد که یک فرد برای بازی دادن بازار یا به دلیل پیش بینی نادرست، ناگهان در یکی از شبکههای اجتماعی اعلام کرده این سهم افت قیمت خواهد داشت. در این حین فرد منتشر کننده خبر در قیمتی پایین اقدام به خرید سهام موجود در صف فروش میکند و پس از چند روز دوباره وضعیت قیمت سهم صعودی خواهد شد. اینجا تنها افرادی متضرر خواهند شد که بدون بررسی لازم و صرف جو حاکم بر بازار اقدام به فروش سهام خود کرده اند. بنابراین چنانچه با تحلیل و دید بلندمدت سهام شرکتی را خریداری کردهایم، در هنگام نوسانات و کاهش قیمت سهام، نباید تحت تأثیر صفهای فروش قرار گرفته و سهام را بدون در نظر گرفتن تحلیل مناسب بفروشیم.
این موضوع نیز بسیار حائز اهمیت است که سهام را باید در قیمت مناسب خرید یا فروخت. به عنوان مثال ممکن است پس از تحلیل به این نتیجه برسیم که برای یک سرمایه گذاری کوتاه مدت سهام شرکت “ب” را در قیمت ۴۱۵ تومان خرید کنیم و در قیمت ۴۳۰ تومان بفروشیم. اما با رشد مناسب و سریع سهام، تحت تأثیر قرارگرفته و به دلیل دست یافتن به سود بیشتر بدون انجام تحلیل مجدد، سهام را نگه میداریم و روز معاملاتی بعد سهام با صف فروش سنگین مواجه میشود؛ باید دقت کنیم که عدم فروش به موقع سهم منجر به زیان ما میشودبنابراین بایدبدانیم که معاملات بورسی باید به دور از تصمیمهای احساسی انجام شده و با خرید و فروش به موقع سهام شرکتها کسب سود کنیم.
سیاستهای کلان اقتصادی دولتها جزو ریسکهای سیستماتیک محسوب شده که میتواند همواره سرمایهگذاریهای مختلف یک کشور را تحت تاثیر خود قراردهد. به عنوان مثال از جمله ریسکهای موجود در بازار که ناشی از جریانات اقتصادی کشور است، میتوان به ریسک تورم و نرخ بهره نرخ بهره اشاره کرد که میتواند فضای کلی معاملات بورسی را تحت تأثیر قرار دهد؛ برای شفافیت موضوع زمانی ا در نظر میگیریم که نرخ سود سپردههای بانکی افزایش پیدا کند. در این شرایط برای سرمایهگذاران با ریسکپذیری متوسط و کم سرمایهگذاری در سپردههای بانکی بیدردسر و سودآور بوده و عموماً تمایل آنها به سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار کاهش مییابد. در چنین شرایطی و چنانچه تمهیدات لازم در بازار بورس صورت نگیرد، ممکن است این بازار با کاهش نقدینگی مواجه شود.
همچنین با افزایش نرخ بهره سپردههای بانکی، نرخ وامدهی بانکها نیز افزایش یافته و این موضوع باعث میشود که هزینه تأمین مالی شرکتهای بورسی نیز اضافه گردد که این امر بر تولید و فروش شرکت تأثیر گذاشته و شرکت را با مشکلاتی مواجه میسازد.
در مثال دیگر میتوانیم بگوییم در یک سال گذشته کاهش نرخ سود سپردههای بانکی و زمزمههای کاهش دوباره آن افراد زیادی علاقمند به سرمایهگذاری در بازار اوراق بهادار شدهاند.
برای مقابله با این قبیل ریسک، میتوانیم با اطلاع از جریانات کلی اقتصادی کشور مخصوصاً بانک مرکزی و همینطور با بررسی وضعیت صنایع در کشور، اقدامات لازم را در کسب سود بیشتر انجام دهیم.
پس از شناخت مناسب هر یک از ریسکهای معاملاتی در بورس اوراق بهادار و اتخاذ مناسبتترین روش کنترلی برای آنها، شما باید سبدی متشکل از سهام صنایع و شرکتهای مختلف تشکیل دهیم تا از این طریق نیز بخشی از ریسک معاملاتی خود را به حداقل رسانیم؛ برای مثال اگر ما سهام ۵ شرکت دارویی را داشته باشیم، اگر صنعت دارو سازی با مشکلی مواجه شود، کل پرتفوی ما متاثر از این اتفاق شده و ضرر ما بسیار بیشتر از زمانی خواهد بود که در صنایع مختلف سرمایهگذاری میکردیم؛ بنابراین توصیه میشود که سبد سهام خود را از سهام شرکتهای مختلف که نسبت به آنها اطلاعات مناسبی داریم، انتخاب کنیم و و با این کار ریسک پرتفوی خود را به حداقل رسانیم؛ البته چنانچه پیشتر گفتیم نوع انتخاب سهام در سبد دارایی به دیدگاه و افق زمانی ما در سرمایهگذاری بستگی دارد.