ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
مفهوم متمرکز (به انگلیسی Centralized) یا غیرمتمرکز (Decentralized) بودن، به توزیع قدرت و اختیارات در یک سازمان یا شبکه اشاره دارد.
متمرکزبودن یک سیستم به این معناست که سازوکارهای برنامهریزی و تصمیمگیری در یک نقطه خاص در سیستم متمرکز شدهاند.
سازوکار حاکمیت در هر سیستمی مورد نیاز است.
در غیر این صورت، هیچ تصمیمی نمیتوان گرفت که بتواند بقیه شبکه را هدایت کند.
سطح حاکمیت میتواند طیف گستردهای را شامل شود، از وضع قوانین بنیادین گرفته تا مدیریت خُرد روی هر یک از عملکردهای سیستم.
در یک سیستم متمرکز، یک نقطه مرکزی قدرت تصمیمات را تصویب و اجرا میکند، که در مرحله بعد به لایههای زیرین قدرت منتقل میشود.
نقطه مقابل سیستم متمرکز، سیستم غیرمتمرکز است که در آن تصمیمات بهشکل توزیعشده و بدون هماهنگی یک مقام مسئول مرکزی اتخاذ میشوند.
سوال اساسی در بحث متمرکزبودن در مقابل غیرمتمرکزبودن این است که آیا تصمیمگیری باید در یک نقطه مرکزی در شبکه اتفاق بیفتد یا اینکه از محدوده قدرت یا اختیار یک نقطه مرکزی خارج شود.
متمرکزبودن یک شبکه میتواند چندین مزیت داشته باشد:
برخی از معایب متمرکز بودن نیز عبارتند از:
پیش از تولد بیتکوین، اعتقاد عموم بر این بود که طراحی یک شبکه غیرمتمرکز در جایی که اجماع بدون اشکالات و نقاط ضعف حاصل شود غیرممکن است.
با این وجود، با ظهور بیتکوین، شبکهای غیرمتمرکز بدل به جانشینی معتبر برای شبکههای متمرکز شد. این مسئله باعث بالاگرفتن بحث بین متمرکزبودن و غیرمتمرکزبودن شد و جایگزین بالقوهای را برای ساختارهای موجود قدرت معرفی کرد.
انسان معمولاً برای حل مشکلات به دنبال سادهترین و سریعترین راهحلهاست.
سالها است که علم با یافتن پاسخ سوالات خود و استفاده از آنها در پیشامدهایی که الگوی تکراری دارند، اهداف خود را پیش میبرد و سریعتر از انتظار انسان، رازهای طبیعت را از دل آن بیرون میکشد.
راهحلهایی که تستشده و مطمئن هستند و میتوانند سوالاتی با مفاهیم یکسان را حل کنند، الگوریتم نامیده میشوند. ریشه کلمه الگوریتم از ادامه مطلب ...